متون حقوقی

متون تخصصی حقوقی، مقالات حقوقی ،قوانین و مقررات کاربردی

متون حقوقی

متون تخصصی حقوقی، مقالات حقوقی ،قوانین و مقررات کاربردی

متون حقوقی
وبلاگ حاضر با هدف تسهیل دسترسی به مطالب و مقالات وبعضاً مصوبات کاربردی ایجاد گردیده است.
در اینجا برای همه آنها که اهل قلم و فکر و مطالعه از جنس حقوقی هستند و آنچه که به آن باید پرداخت که مغفول مانده کرسی نگارش مطلب خالی است.
جمعه, ۲۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ق.ظ

ضمان درک در معاملات به چه معناست؟

 

وبلاگ متون حقوق ضمان درک از جمله مواردی است که در معاملات بین اشخاص جاری و در اسناد مالکیت که موضوع عقود معوض می باشد مندرج بوده و طرفین در قبال عوضین این ضمان را بر ذمه خویش تعهد می نمایند . ضمان درک مبیع و ضمان درک ثمن از نمونه های متداول در معاملات و عقد بیع می باشد 

.


حال به این سوال پاسخ می دهیم که واژه دَرَک به چه معنا است . درک در یک کاربرد به معنی «جبران کردن» و در کاربردی دیگر به معنی «فساد» همچنین  «ظلمت » به کار برده می شود . 

در اصطلاح «درک» به معنی شر و ضرر است و در علم حقوق نوعی« ضمان» را « ضمان درک » گویند که بایع (فروشنده) نسبت به ثمنی که دریافت کرده است تعهد و مسئولیتی بر ضمه خود دارد و آن مسولیت این است که در صورتی که مبیع (مورد معامله که می تواند زمین ،اتومبیل و ... باشد) مستحق للغیر درآید،بایع ثمن را به مشتری مسترد نماید . 

عیناً همین مسولیت را مشتری (خریدار) نیز برعهده دارد به بیان ساده تر؛ در صورتی که مال مورد معامله مستحق للغیر در آید و مال غیر باشد ، مشتری  ضمان درک مبیع میباشد و در مقابل بایع استرداد مبیع را بر ذمه خویش دارد.

ضمان درک از مصادیق ضمان ناشی از قرارداد است و هرگاه در جریان عقدی خیاری مقرر شده باشد و مال بعد از انعقاد عقد تلف شود و صاحب خیار بعد از تلف مال به دنبال احقاق حق خویش اقدام به اخد خیار نماید در این صورت طرف مقابل که تعهد به اجرای مفاد خیار نموده ملزم به رد مثل و در صورت مقدور نبودن ، قیمت مال تلف شده می باشد . و پس از ایفای تعهد باید مال خویش  ( که تلف شده و بقایای آن برجامانده) را از طرف دیگر بگیرد.  

«ضمان درک »را ضمان جعلی نیز می خوانند. فلذا می توان اینگونه بیان کرد که؛  عقد بیع فی نفسه ، بایع را متقبل ضامن درک مبیع وتواٌماً  مشتری را نیز  ضامن درک ثمن می نماید . پس منشا و ماٌخذ ضمان درک اعم از درک ثمن و درک مبیع را باید در عقد بیع جستجو کرد. به عبارتی دیگر ؛ ضمان درک ثمن وضمان درک  مبیع ، هردو ناشی از عقد بیع می باشند.  

«ضمان درک »، ضمان معاوضی است ؛چرا که منشأ آن عقد بیع ، از جمله عقود معاوضی است. و این خاصیت را از منشأ و مأخذ خویش می گیرد.

«ضمان درک » تنها و صرفاً ضمانِ ویژهِ  بیع نبوده و متعلق به عقود  معاوضی  است. با این وصف می توان این چنین اظهار داشت که ؛ در هرکدام از عقود معاوضی، متعاقدین با انعقاد عقد و حصول مقصود  معاوضه پس از قبض و اقباض ، ضامن درک مالی هستند که به دیگری می دهند.

وبلاگ متون حقوقی ؛ با توجه به آنچه گفته شد اگر بطور خلاصه بخواهیم خصایص مبحث مربوط به ضمان درک را مرور کنیم مهمترین آنها عبارتند از؛

§        درک ناشی از خود عقد و معاوضه است و کسی دراینجا ضامن نمی شود.

§        ضمان درک ویژه بیع هم نیست و در هر عقد معاوضی جریان دارد.

§        منحصر در بحث استحقاق هم نیست.

§        با ضمان عهده فرق می کند.

§        بعضی فقها می گویند ضمان درک را نمی توان اسقاط کرد.

§        ضمان درک ثمن: مسئولیت مشتری از خسارات ناشی از درک ثمن به بایع. (ماده 362ق.م)

§        ضمان درک مبیع: مسئولیت بایع از خسارات ناشی از درک مبیع به مشتری.

§        بایع ضامن درک مبیع: متعهد است ناشی از خسارات درک مبیع.

§        ضمان دراینجا به معنی تعهد و مسئولیت است.

§   یعنی بایع تعهد دارد در برابر هر مشکلی که در مبیع وجود دارد ضامن شود. مثلا بایع خانه را به من فروخته است، بعدا معلوم می شود که این خانه متعلق به دیگری است دراینجا بایع ضامن است.

§        خسارات وارده مشتری از ناحیه درک مبیع:

1.      ثمن

2.      اجرت منافع مستوفات

3.      اجرت منافع غیرمستوفات

4.      هزینه ها

§   در ضمان درک مبیع فقها می گویند که مشتری حق دارد تمام ثمن را از بایع بگیرد. در مورد اجرت منافع غیرمستوفات و هزینه ها شرط دارد، اگر مشتری نمی دانست که فضولی نیست و مالک نیست(جهل مشتری به فضولی) اما در صورتی که می دانست بر اساس قاعده اقدام هیچ دو مورد بالا را نمی تواند بگیرد.

§   مورد سوم و چهارم در فقه غرامت نامیده می شود. غرامت ضرری است که بدون هیچ امکان مقابلی (نفعی، سودی) بر انسان وارد می شود. یکی از مصادیق غرامت تاوان است. پس در حقیقت بایع ضامن خسارات و غرامت هایی است که از ناحیه درک مبیع به مشتری وارد شده است. بایع متعهد است تمام خسارات ناشی از مشکل دار بودن مبیع را به مشتری پرداخت کند.

§        مشتری ضامن درک ثمن است و بایع ضامن درک مبیع است.

§   در برابر مالک خریدار(مشتری) هیچ حقی ندارد. مشتری حق دارد خسارات وارده را از بایع بگیرد و بایع متعهد است که این خسارات را بپردازد.

§   ضمان عهده ثمن: شخص ثالث ثمن را بر عهده بگیرد. در ضمان عهده ضمان ثمن یک نوع تضمین است. اول اینکه این ضمان با ضمان درک فرق می کند. منظور از ضمان عهده ضمان قراردادی است. این نوع ضمان، ضامن مضمون له، مضمون عنه و مضمون به دارد. در ضمان عهده متعهد شخص ثالث است. دراینجا عهده ضمان نقدی است. مضمون له(مشتری)، مضمون عنه(بایع)، ضامن(شخص ثالث) و ثمن مضمون به است.   

§   ضمان عهده ثمن یعنی شخص ثالثی(ضامن) از طرف بایع(مضمون عنه) به سود مشتری(مضمون له) تعهد می کند رد ثمن را به مشتری در صورت مشکل دار بودن مبیع و نیاز به رد ثمن تعهد می کند.

§        ضمان عهده مبیع: مضمون عنه مشتری است و مضمون به مبیع است و مضمون له بایع است.

§   خود درک مبیع می تواند موضوع ضمان عهده واقع شود. تفاوت این دو اساساً این است که درک مبیع خود می تواند موضوع ضمان عهده قرار گیرد یا تمامش یا بخشی از آن. در ضمان عهده ثمن در حقیقت بخشی از درک مبیع وارد بحث می شود. ضمان عهده یعنی شخص ثالثی تعهد می کند.

§        اگر شخص ثالثی از طرف بایع و به سود مشتری رد ثمن را بر عهده بگیرد.

§   ضمان عهده صحیح است در هرجاییکه بیع از اساس باطل شود در صورت استحقاق. مثل مستحق للغیر درآمدن مبیع.

§        درهرجاییکه بیع از اثنی باطل شود نه از اساس، این ضمان، ضمان مالم یجب است و باطل است.

§   چون اقاله (فسخ بیع از طریق خیارات و باطل شدن وکالت در صورت فوت موکل) پس از عقد ضمان عهده بیع را باطل می کند و در اثنی عقد را باطل می کند این مصداق ضمان مالم یجب است و باطل است. ضمان عهده اگر قبل از ثبوت دین باشد مصداق ضمان مالم یجب است.

§   در فقه ثمن می تواند کالا باشد. حال وقتی هر دو کالا باشند کدام ثمن و کدام مبیع است. بعت هذا بهذا. دومی ثمن می شود. در عربی هر اسمی که ب بر سرش بیاید ثمن می شود. اگر بگویم یخچال(مبیع) را به جاروبرقی(ثمن) فروختم. این عقد معاوضی است. معاوضه و بیع دو اثر متفاوت دارند: اگر بیع باشد اخذ به شفعه و خیارات به وجود می آید. اگر بیع نباشد، شفعه و خیارات نیز وجود ندارد.

§        مستحق للغیر یعنی حق دیگری بودن(درآمدن، ماده 391ق.م) .

§        شرایط بطلان بیع به واسطه ی استحقاق ، سه مورد باید با هم باشند:

§        مبیع فردی(جزئی) یا معین باشد. کلی نباشد.

§        مالک بیع را رد کند، مالک اجازه بیع را ندهد.

§        در صورتی حق رجوع دارد، مشتری به ضامن عهده که ثمن توسط بایع قبض داده شود.

§        رد و اجازه اثر قهقرایی دارند و کاشف هستند و نمی توانند مسبوق به هم باشند.

§   منظور از ضمان عهده، ضمان قراردادی است و منظور از ضمان درک ضمان معاوضی است. به مسامحه ضمان قهری نیز نامیده می شود.  

پایان

 


نظرات (۱)

عاااالی بود ..بسیار کامل و صحیح .ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی